نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





منو ببخش

منو ببخش اگه خوابتو میبینم            اگه پای تو میشینم اگه دیوونتم

منو ببین بی تو طاقت نمیارم             نه بیدارم نه میخوابم

هنوز روانیتم

منو ببخش اگه همش میای تو تو فالم                      اگه هستی خیلی خوبه حالم

منو ببخش واسه این کارم                منو ببخش دوست دارم

منو ببخش اگه بخشیدی من میرم                  چشامو بستم ولی دیدم

هنوز روانیتم

منو نبین وقتی با گریه میخوابم              نمیخوابم بیتابم

هنوز دیوونتم

منو ببخش اگه خوابتو میبینم                اگه پای تو میشینم اگه دیوونتم

منو ببین وقتی با گریه میخوابم         نمیخوابم بیتابم

هنوز روانیتم


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 21:13 | |







دل عاشقم همیشه             تنگ چشمای تو میشه

عطر تو میپیچه                    تو هوا

میشه با تو خاطره ساخت      میشه دل به عشق تو باخت

میشه واست مرد به خدا

نمیدونم قراره تا کجا            اما دوست دارم

نمیدونم نمیدونم چرا         اما دوست دارم

نمیدونم قراره تا کجا            اما دوست دارم

نمیدونم نمیدونم چرا           اما دوست دارم

غیر تو مگه کسی میتونه       ماه اسمون من باشه؟

توی روزای پاییزیو سرد           گل مهربون من باشه؟

قدر چشماتو میدونم             به خدا دنیا کوتاهه

کسی فرداشو نمیدونه               فرصتا قدر یه اهه

نمیدونم قراره تا کجا             اما دوست دارم

نمیدونم نمیدونم چرا              اما دوست دارم

نمیدونم قراره تا کجا              اما دوست دارم

نمیدونم نمیدونم چرا               اما دوست دارم

...............................................................

 


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 20:38 | |








[+] نوشته شده توسط سمیرا در 21:2 | |







مغناطیس

من این اهنگو خیلی دوست دارم مینویسمش اینجا شاید شما هم خوشتون بیاد ازش

یه چیزی پشت چشماته که مغناطیسو رد کرده

شبای قبل تو باید به این تقویم برگرده

کنار قلب تو مثل یه مردم رو به خوشبختی

تو احساسی بهم میدی شبیه غیرت تختی

تو میپوشونی موهاتو غرور غنچه وا میشه

یه مرد از دامن پاکت طرفدار خدا میشه

به عشقم محرمی خانوم مثل گلدسته و کاشی

فدای اون حیاتونم خانومی که شما باشی

میدونم گاهی از دستم شبا با بغض میخوابی

نمیفهمم چی کم داری چرا اینقدر بیتابی

ازم بگذر اگه راحت نگفتم دوستت دارم

اگه غمگین بشی ازمن گره میفته تو کارم

چه معمولیه رفتارم کنار قلب خوشنامت

ولی باور بکن خانوم هنوزم سخت میخوامت

به عشم محرمی خانوم مثل گلدسته و کاشی

فدای اون حیاتونم خانومی که شما باشی

میدونم گاهی از دستم شبا با بغض میخوابی

نمیفهمم چی کم داری چرا اینقدر بیتابی

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 20:49 | |







خودتون واسم عنوانشو انتخاب کنید تو قسمت نظرات برام بفرستید

نشستی کنارم که اروم بشم                بخندیو دلشورمو کم کنی

خودت خواستی تکیه گاهم بشی          خودت خواستی روبه راهم کنی

با تنهایی هام دوست بودم ولی             تو این دوستی رو به هم میزنی

روزای بدم دیگه یادم نبود                      شبایی که با من قدم میزدی

حالا نیستیو دیگه باید شبا                    به جای تو با اینه صحبت کنم

نباید میزاشتی به این راحتی                 به بودن کنار تو عادت کنم

با اینکه کنارم گذاشتی هنوز                  دوست دارم اما ازت دلخورم

میدونستی که تکیه کردم بهت               میدونستی بی تو زمین میخورم

باهات زیر بارون قدم میزدم                     نترسم از اینکه زمستون بیاد

چه جوری تحمل کنم اینو که                   حالا نیستیو داره بارون میاد؟

 


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 20:30 | |







....کاش

کاش یکی بود که فقط دلش واسه یکی بود

کاش تو دنیامون فقط عشقای بچگی بود

دل شکستن دل بریدن دیگه معنایی نداشت

واسه دیوونگی کردن کسی پروایی نداشت

کاش سکوت صخره ها حرف دلای ما نبود

وقتی دور بودی از عشقش کسی جای تو نبود

روح مکروه زمین از هرزگی دم نمیزد

واسه تسکین غمش به هر دری در نمیزد

کاشکی پاکتای سیگار همدم شبام نبود

یه اتاق ساکتو سرد سهم عاشقا نبود

کاشکی کوچه های غربت دیگه رهگذر نداشت

حتی ابلیس جدایی دیگه سر به تن نداشت

خواننده احمدرضا شهریاری

خیلی کاش ها تو زندگی ما هست

.....فقط ای کاش نبودشون

 


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 12:28 | |







چرا؟

چند وقت پیش دبیر فیزیکمون داشت درس کره های باردارو میداد

دوتا کره کشید. تو یکی بارهای مثبت گذاشت تو یکی بارهای منفی

وقتی میخواست توضیح بده گفت فرض کنید اینا یه دختر پسرن که میخوان با هم دوست شن

وقتی که با هم دوست شدن صفاتشون جابه جا میشه یعنی بارهای مثبت دختر میره واسه پسر بارهای منفی پسر میاد واسه دختر.گاهی اوقات هم میشه که بارهای منفی پسر به دختر انتقال پیدا میکنه و بارهای مثبت اونو خنثی میکنه.

من الان یه سوال دارم

میخوام بپرسم چرا ما تو مثال هامون دوستی دختر با پسرو عیب نمیدونیم اما اگه دختر یا پسر خودمون با جنس مخالف دوست بشه میتوپیم بش که این بی ابرویی ها چیه دیگه و بهش میگیم که دیگه حق نداری بدون اجازه یا بدون مادرت از خونه بری بیرون

اصلا چرا همیشه میگیم پسرا بار های منفی دارن؟ من یه دخترم ولی خب باباجان من یه ذره فکر کنید دیگه.اونا هم ادمن اونا هم بنده ی خدان

دلیلی نداره تو مثال هامون و تو داستانا همیشه پسره بد باشه و دختره خوب

از بچگی بهمون گفتن دخترا با دخترا بازی کنن پسرا با پسرا

ولی اگه تو یه خانواده همه دختر باشن و فقط یه پسر باشه چی؟ اون پسر باید با کی بازی کنه؟

خودتونو یه لحظه بزارید جای اون پسر چه حالی بتون دست میده؟ها؟

نمیخوام از جنس مخالفم دفاع کنم ولی خب راست میگم دیگه

وقتی یه پسر شکست عشقی میخوره حالش داغون تر از ما دخترا میشه.میدونید چرا؟چون اونا حرف دلشون رو به کسی نمیگن،چون از کوچیکی یادشون دادن که مرد گریه نمیکنه.ولی ما دخترا اینجوری نیستیم.درسته ما هم حالمون خراب میشه داغون میشیم ولی نه به اندازه ی یه پسر.

حداقل ما دخترا با گریه های یواشکیو شبانه خودمونو خالی میکنیم یا با یه نفر درد دل میکنیم.

اینقدر مغرور نباشید.چرا ما همش فکر میکنیم فقط خودمون دل داریم؟ چرا فکر میکنیم که کار پسرا دل شوکندنو خیانته؟چرا فکر میکنیم اگه یه پسر با یه دختر دوست میشه فقط میخواد با دل اون دختر بازی کنه؟

به خدا اگه یه پسر عاشق بشه کل دنیاشو میده واسه عشقش

اهای دخترا اهای پسرا یکم کمتر غرور داشته باشیدمنم یه دخترم خیلی وقتا هم شده اگه حق با پسرا بوده ولی از همجنسای خودم دفاع کردم. ولی خب فقط تا یه جایی میشه اینقدر خودرای بود.

پسرایی که این مطلبو میخونید قند تو دلتون اب نشه. خیلی از هم جنسای شما جوری دل شکوندن که به قیمت زندگی دختره تموم شده. به قیمت جونش

خیلی وقتا شنیدیم که میگن پسره به خاطر دختره خودشو کشت.ولی اگه مرد بودی وایمیستادی تا خوشبختش کنی نه با تنها گذاشتنش بد بختش کنی

من اینو همیشه میگم

دخترا پسرا حرف کسیو باور کنید که میگه به خاطر تو زندگی میکنم نه حرف اونیو که میگه به خاطر تو جونمم میدم

مواظب خودتونو خوبی هاتون باشید

منتظر نظراتون راجع به این مطلبم هستم

عشق منید اشوه گرید

قوربان شما خدافس

 

 


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 12:17 | |







دوستای گلم سلام

چند وقتیه که اتفاقی واسه پسر عموم افتاده نتونستم بیام مطلب جدید بزارم

ولی شما اونقدر واسم نظر فرستادین که دیگه دلم نیومد

راستش پسر عموم تصادف شدیدی کرده ضربه ای که به سرش خورده باعث شده حافظشو از دست بده

براش دعا کنید که حالش خوب شه

امروز واستون کلی مطلب میزارم

دوستون دارم

دعا یادتون نره منتظر نظراتونم هستم

بای


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 12:0 | |







فرصت

نگاهت را می سپارم به خاطراتم

خاطرم را دور میریزم

دور ریز ها را آتش میزنم

آتش را شعله ور میکنم

تا تو را فراموش کنم

اما بارش باران

خاموش میکند

آتش وجودت را

و من باز نمیتوانم تو را فراموش کنم

و عشق فرصتی دوباره میدهد

فرصتی دوباره برای با هم بودم

فرصتی دوباره برای جبران گذشته ها

..... وچه فرصت زیبایی


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 19:34 | |







حسرت آینده

!شک نکن

آینده ای خواهم ساخت

!گذشته ام جلویش زانو بزند

قرار نیست من هم دل کس دیگری را بسوزانم

برعکس،کسی را هم که وارد زندگی ام می شود

آنقدر خوشبخت میکنم که به هر روزی که جای

او نیستی

!به خودت لعنت بفرستی


[+] نوشته شده توسط سمیرا در 13:44 | |